بی گمان فیل تر کردن سایت ها و وبلاگ ها در ایران به خاطر ترس است!
ترس از انحرافات اخلاقی از یک سو برای سایت های انحرافی
و ترس از نوشته های سیاسی برای این که خلاف مصالح نظام جمهوری اسلامی تبلیغ و اطلاع رسانی نشود!
به نظر من فیل تر کردن خصوصا در مورد سایت های سیاسی و نوشتجات اجتماعی و انتقادی بی شک از روی قدرت نیست اگر حکومت قدرت داشت می توانست یا این موارد را راضی کند، یا خودش آن قدر قوی عمل کند که آنان مشتری ای نداشته باشند
و برای من تعجب است این همه هراس و این همه واهمه! این همه مردم گریزی و نمایش! این همه ادعا و دروغ و فریب و نیرنگ و نفاق! این همه ....
چند روزی است وبلاگ من هم در خدای من فیل تر شده است.... بیش از ۵ سال در آن می نوشتم... خیلی جاها خود سانسوری کردم خیلی حرفها را ننوشتم خیلی خبرها را ننوشتم خیلی عکسها را نگذاشتم خیلی انتقادها را فرو خوردم و چند مدتی بود که اصلا جدی نمی گرفتمش و مامنی شده بود برای درد دل ها و واگویه هایم... خیلی هم سیاسی نبود... اصلا چیز مهمی هم نبود! برایم سوال است که چرا وضعیت اینگونه بسته می شود؟ چرا افکار من هم با این همه خودسانسوری تحمل نمی شوم؟ اگر برای مثال بخواهم از دانسته ها و خبرها و مشاهدات و ولخرجی ها و بسیاری موارد در مورد همین چند روز اخیر قم که تنها بخش کوچکی از حقیقت است، بنویسم چه می شود؟!
به هر حال در این وضعیت که سایت مراجع گرانقدر و بسیاری سایت های علمی و حتی سایت سید محمد خاتمی فیل تر میشود فیلتر شدن باعث افتخار هم هست! اما با این وضعیت ایران ما را چه می شود؟
ایران مان را چه می شود؟
پ.ن: قصد داشتم در همان وبلاگ قبلی که بدان عادت داشتم بنویسم و شاید هم اصلا دیگر ننویسم اما وقتی دیدم مسئولین مزدور بلاگفا وبلاگم را و دسترسی من را به نوشته هایم را مسدود کردند، این وبلاگ را در بلاگر ثبت کردم.
تا خدای چه خواهد و دنیا چگونه بگردد!
۱ نظر:
بسیار عالی است که نوشتن رو ادامه میدهی
من که راضیم هم بندی عزیز
ارسال یک نظر