۱۳۸۹-۰۸-۰۷

آبان 1384

شب های قدر
نوشته شده در یکشنبه یکم آبان 1384 ساعت 10:45 شماره پست: 39
شب هاي قدر است... شب هاي نام خدا را صدا زدن! ... شب هاي از خدا خواستن! ... شب هاي سبوح و قدوس گفتن! ... شب هاي فريادرسي از آن بزرگ معبود!... شب هاي خلٌصنا علي النار! .... شب هاي قرآن سر گرفتن! ... شب هاي توسل قرار دادن آن بزرگان معصوم؛ آن آبروداران درگاه؛ آن چراغان هدايت و آن برگزيدگان الهي! ... شب هاي گفتن يا الله يا رحمن يارحيم... يا غافر الخطيئات يا قابل التوبات...يا خيرالغافرين يا خير الناصرين... يا من ذل كل شيئ لعزته يا من خضع كل شيئ لهيبته ... ......
شب نوزدهم كه گذشت .... بدنبود در كنار يك آبرودار ، يك پير بزرگ , يك عالم و يك نشانه خدا؛ قرآن سر گرفتيم و ناله سر داديم... چقدر سخت است يك بي آبرو ؛ يك فقير ؛ يك گناهكار ؛ يك روسياه؛ يك سياه دل؛ قرآن خدا را بر سر گيرد، به آبروداران و اوليا ، خدا را قسم دهد و از او كه آن همه از او دور شده، باز هم بخواهد و بخواهد و بخواهد ........ خدايا توفيق ده آن باشيم كه از قسم دادن تو و اوليايت چنين خجل نگرديم ..........
خیابان گردی!
نوشته شده در سه شنبه دهم آبان 1384 ساعت 16:10 شماره پست: 40
۲ - ۳ شب پیش بی خوابی به سرم زد و رفتم  خیابان گردی. البته علتش را می دانم اگر کس دیگری هم مثل من، هابرماس و پائولوکوئیلو را با هم بخواند، به زحمت شب خوابش می برد! و داشتن هدف در زندگی افسانه شخصی ، دنبال کردن نشانه ها، رهایی از آگاهی کاذب، عقلانیت ارتباطی و نه عقلانیت کاذب  و... دغدغه هایی است که گریبانگیر او خواهد شد. البته یک کم بازگشت به زندگی دوباره همه چیز را از یاد انسان می برد...
حدود ساعت ۱ تا ۳ نیمه شب پیاده و تنها قدم زدم ... شهر تقریبا خلوت بود. اما  چیزهای دیدنی زیادی داشت. از ماموران شهرداری که خیابان ها را رنگ می کردند. تا نگهبان پاساژها و یا داروخانه شبانه روزی... اما دردآور کسانی بود که با کارتن یا پتویی کنار خیابان خوابیده بودند... خیلی غم انگیز است که ما راحت و آسوده هر شب می خوابیم و عده ای محروم از حتی یک سرپناه!!!
http://rpc.blogrolling.com/rss.php?r=aa4cf37bf67a667cb02a81cc3541c4eb
عید فطر
نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم آبان 1384 ساعت 12:11 شماره پست: 41
عید فطر آمد...
یک ماه با تمام فراز و نشیب هایش پایان یافت و اکنون عید فطر... عید افطار کردن... عید گذر از یک ماه روزه گرفتن. اکنون افطار می کنیم. دیگر محذورات ماه گذشته را نداریم. اما واقعا چقدر تغییر کرده ایم و واقعا چقدر خدا را شناخته ایم؟ خود را شناخته ایم؟ روح و روان خود را تزکیه و پالایش کرده ایم؟ و چقدر انسان تر شده ایم؟
امسال نیز مانند چند سال اخیر، عید فطر و اعلام روز آن  به مشکل برخورد. مشکلی که به نظر ابتذال و لوث شدن فقه شیعه را به دنبال داشته است! برخی از مراجع تقلید چون آیات بهجت، صانعی، صافی و فاضل لنکرانی امروز پنجشنبه را عید اعلام کرده اند و حتی در برخی مکان ها نماز عید فطر نیز خوانده شده و این در حالی است که آحاد عظیمی از ملت روزه دارند و اصلا در این زمینه از سوی رسانه های رسمی کشور اطلاع رسانی نمی شود! واقعا نمی دانم چه هنگام این معضل حل خواهد شد؟ عده ای امروز روزه داشتن را حرام و عده ای روزه خواری را گناه می شمرند در یک کشور، در یک جامعه و با حکومتی دینی!!!!

نظرسنجی درباره انحراف اجتماعی
نوشته شده در دوشنبه شانزدهم آبان 1384 ساعت 10:17 شماره پست: 42
   ۳  ماهی از نظر سنجی که کنار وبلاگ گذاشته بودم می گذرد، در مجموع بیش از۶۰ نظر و پاسخهای متفاوتی به این سوال که راه جلوگیری از انحراف اجتماعی چیست، داده شد.
     جامعه ما و البته می توانیم با تساهل بگوییم جامعه جهانی امروز بیش از از هر زمان دیگری درگیر انحرافات اجتماعی است. انواع فساد و انحراف و نابهنجاری و اعمال ضد اخلاقی از سوی عامه مردم خصوصا جوانان در حال انجام است و  هر یک به صورت یک زنجیره علت و معلولی، موجب گسترش بیشتر انحرافات می شود و این وضع است که امروز ما با معضلاتی چون اعتیاد دست و پنجه نرم می کنیم. بیش از ۲ میلیون معتاد داریم و در جهان رتبه اول این انحراف اجتماعی که مسبب بسیاری دیگر از انحرافات است، دارا می باشیم! فساد جنسی و ایدز و... که به تابویی در نظام ما مبدل شده، پشت پرده مه قرار دارد و هیچ آماری از آن در دسترس نیست که این خود باعث جلوگیری از آموزش و موجب گسترش انحرافات دیگر است!  فساد اداری و مالی و رشوه و اختلاس و... در ادارات و سیستم بوروکراسی ما بیداد می کند و فقط کسانی که سر و کارشان به قوه قضاییه و اداراتی چون شهردای و ثبت و زمین شهری و... می خورد، از آن باخبرند! آمار طلاق در ایران رو به افزایش است و این مسئله، در شهرهای بزرگ ایران به یک مسئله عادی تبدیل شده است! از دیگر سو فقر و نابرابری و تبعیض در جای جای ایران و نظام اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ما هویداست که خود موجب بسیاری دیگر از انحرافات می شود! البته این موارد خود بخش های مختلف طیف معضلات اجتماعی رادر بر می گیرد،برخی آسیب اجتماعی هستند،برخی انحراف اجتماعی،  برخی مشکل اجتماعی، برخی مسئله اجتماعی، برخی ناهنجاری و برخی بی اخلاقی اجتماعی و... .     به نظر می رسد یکی از اقدامات جامعه شناسان در چنین شرایطی باید آسیب شناسی دقیق انحرافات و معضلات اجتماعی و شناختن راه های اصیل و صحیح جلوگیری از چنین مسائلی است! در نظر سنجی که در این وبلاگ قرار داشت، به طور موجز چند راه پیشنهاد داده شده بود از جمله اخلاق فردی و اجتماعی، دینداری، وجدان و عقل.  که به نظر می رسد هر یک از این موارد نقش عمده ای در جلوگیری از انحرافات اجتماعی دارند ...
   از یک سو عقل و عقلانیت، انسان را از بسیاری انحرافات و خطاها باز می دارد. عقل انسانی اگر بر رفتار و کردار انسانی مسلط باشد، آدمی را هرگز به سمت تباهی و فساد نمی کشاند و انحراف اجتماعی در جامعه ای کاملا عقلانی به حداقل می رسد! اما به هرحال انسان کاملا عقل نیست! احساس و عاطفه و شهوت ابعاد دیگر انسان هستند که در بسیاری موارد ما را از تصمیم عقلانی دور می کند و لذا برای جلوگیری از انحراف نمی توان آنچنان بر عقل و عقلانیت حساب کرد، گرچه بی تاثیر هم نیست. در این زمینه ۱۸ درصد پاسخگویان، عقل را مهم ترین راه جلوگیری از انحراف اجتماعی دانسته اند.   
     از دیگر سو وجدان آدمی، در بسیاری موارد به عنوان یک تابلوی راهنما و زنگ خطر عمل کرده و او را از انحراف باز می دارد. اگر شخصيت انساني براي خود يك ايده آل تشخيص داده و در رسيدن به آن ايده ال عامل محرك دروني داشته باشد اين عامل دروني وجدان ناميده مي شود وجدان را اگر مکمل عقل و اخلاق بدانیم از دیگر مواردی است که نمود بیرونی ندارد اما به اصلاح جامعه در بعد فردی کمک فراوانی می کند در این زمینه نیز ۱۵ درصد پاسخگویان، وجدان را مهم ترین عامل برای جلوگیری از انحراف اجتماعی برشمرده اند.
    اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی، هر یک مهم ترین عامل عمل به هنجارها و جلوگیری از خطا  می باشند و در مجموع نیز بیشترین پاسخ پاسخگویان را به خود جلب کرده اند که در مجموع ۳۷ درصد یعنی بیش از یک سوم پاسخگویان بر مقوله اخلاق تاکید کرده اند که البته تاکید بیشتر با ۲۲ درصد بر اخلاق فردی و با ۱۵ درصد با اخلاق جمعی است.  این مسئله از این حیث که به عقیده برخی اخلاق اعم از دین است و بسیاری احکام ودستورات دینی امضای اخلاقیات جامعه بودند، اهمیت بیشتری پیدا می کند و امروز هم مانند زندگی طولانی اجتماعی بشر، اخلاق است که می تواند ما را  از انحرافات بازدارند. اخلاق تضمین کننده ارزشها و هنجارهای جامعه است و البته هر چه تنبیه متخلفان از اخلاق در جامعه محکم تر و بیشتر باشد، عمل به اخلاق  و اخلاقیات نیز بیشتر خواهد شد. بروز و ظهور فرهنگ ها و خرده فرهنگ های متفاوت و شکاف فرهنگی میان والدین و فرزندان و عدم تمییز ارزشها از سوی جوانان و ... امروز به معضلی در جامعه ما مبدل شده که در برخی موارد عمل به اخلاقیات خود ضد ارزش تلقی شده و در نتیجه انحراف و فساد اجتماعی اگر چه به هنجار مبدل نشده است، اما ناهنجاری نیز تلقی نمی گردد و امروز در هر جامعه ای اخلاق افول کند، انحراف و فساد در آن جامعه حتمی خواهد بود....
    دین مقوله ای بسیار نزدیک به اخلاق است که در نظر سنجی ما به طور خالص و مفرد، بیشترین گزینه را به خود اختصاص داده و ۲۸ درصد پاسخگویان دین را مهم ترین عامل جلوگیری از انحرافات برشمرده اند. این مسئله واضحی است که دین و تدین به علت مجازات و پاداش فراوان می تواند عامل مهمی در راهبری عامه مردم باشد. امروز حتی بسیاری از مجازات های حقوقی تخلفات اجتماعی، از احکام دینی استنباط می شود و این جدا از پاداش و تنبیه اخروی است که میتواند تاثیر فراوانی بر عمل دینداران داشته باشد. لذا با کاهش دین و دینداری همچون کاهش التزام به موازین اخلاقی، انحرافات اجتماعی در جامعه افزایش خواهد یافت.
    در خاتمه باید به این نکته اشاره کنم که امروز جامعه ما برای رهایی از درد رو به افزایش انحرافات اجتماعی، نیاز به دین و اخلاق دارد دو مقوله ای که اصلا حکومتی و دستوری نیست. دو مقوله ای که بیش از اجتماعی بودن، فردی است و البته به  واسطه همین فردی بودن، اجتماعی است. غفلت از هر یک می تواند آسیب های اجتماعی در ایران امروز  را بیش از این کند و همین آسیب هاست که مانع رشد و پیشرفت ما در تمام ابعاد حیات فردی و اجتماعی خواهد شد. لذا فرهنگ سازی از سوی حکومت و روحانیون  و  نخبگان و روشنفکران به طور صحیح و اصولی و نه دستوری و تبلیغی و شعاری، می تواند جامعه را از انحراف رهانده و به سوی سعادت و پیشرفت رهنمون سازد..... به امید آن روز

ماشین تهران - الف
نوشته شده در چهارشنبه هجدهم آبان 1384 ساعت 22:30 شماره پست: 43
گاهی که در شهر رفت و آمد می کنیم، ماشین هایی را می بینیم که برای شصت هفتاد سال قبل بوده اند.... ماشین هایی که صاحبان اولیه آن و شاید فرزندانشان هم الان زیر خاک اند... ماشین هایی که اسمشان را هم نمی دانیم... ماشین های تهران ـ الف
اینها شده اند جزو شهر و وسایل نقلیه با دود فراوان و آلودگی صوتی و فیزیکی و هوا و... چندین سال هم هست که قرارند از سطح شهرها جمع شوند البته نه به علل بالا بلکه به علت سوبسید سرسام آوری که سالانه صرف بنزین آنها می شود و اصلا به علت بنزین، اگر یک ماشین به دارندگان آنها بدهیم به نفع دولت و ملت است.
بگذریم... بالای یکی از این ماشنیها  روی صفحه ای آینه جمله قشنگی نوشته بود که جالب دیدم در اینجا بیاورم.
      خدایا من آن دارم که تو آن را نداری
                              من تو را دارم چه غم دارم خدایا؟

رتبه علمی ایران
نوشته شده در شنبه بیست و یکم آبان 1384 ساعت 15:25 شماره پست: 44
امروز چند سایت که دانشگاه های معتبر دنیا را RANK  می کنند، دیدم. از قبل خودم هم می دانستم که ایران در بین صد دانشگاه برتر جهان بی شک، جایگاهی ندارد! اما در بین دو هزار دانشگاه برتر که از سوی موسسه ای اسپانیایی درجه بندی شده و به صورت صدتا صدتا اعلام شده بود... هی Next زدم و رفتم جلو اما پرچم ایران را مشاهده نکردم. خیلی موجب شرمندگی است... ما با این همه ادعا با این همه سابقه و فرهنگ و استاد و محقق نامدار در دیروز و امروز دنیا ، جایگاهی بسیار خجالت آور  و خفت بار داریم!! همه جا پرچم آمریکا می درخشد و البته بسیار کشورهای دیگری که به نسبت سرمایه گذاری ها و استعدادشان دارای رتبه هایی در این درجه بندی ها هستند. اما ایران هیچ هیچ هیچ .... فارغ از مسائل سیاسی و عنادهای برخی از این موسسات با کشورهایی از قبیل ما و ملاک ها و معیارهایی تا حدی مشکل، اما این واقعیتی است که بهترین دانشگاه های ما با صدها دانشگاه جهان از نظر رتبه علمی و دانش فارغ التحصیل قابل مقایسه نیستند! 
نمی دانم چه وقت می خواهیم به خود آییم؟ چه هنگام مسئولین ما  واقعیت پیرامون خویش را درک خواهند کرد؟  چه مسئولی بدان حد از شعور و آگاهی می رسد که باید روی آموزش و پرورش و آموزش عالی سرمایه گذاری کرد؟ آن هم سرمایه گذاری حساب شده!!! کی می رسد که وزیر آموزش و پرورش ما مثل دولت قبلی دیپلم نداشته باشد و قبلا وزیر تعاون نباشد! یا مثل امروز مدیر یک موسسه غیر انتقاعی البته تا حدی ....!(بخوانید صحبت های او را درباره تیزهوشان! در اینجا  و و نیز مطالبی درباره او) کی می شود که وزیر علوم ما اقلا سطحی از آگاهی نسبت به شرایط و علوم امروز جهان را داشته باشد؟! (بخوانید اقدامات او در فرانسه را در اینجا) کی می شود که اساتید ما تعهد کاری داشته باشند و با 2 و 3 و 4 شغل سر کلاس درس نیایند؟ یا آنان که تعهد و علم دارند از این مملکت نروند؟ چه هنگام دانشجو واقعا می فهمد که دانشگاه برای درس و مطالعه و تحقیق است و درس خواندن و تحقیق مساوی با خرخوانی و مثبت بودن و... نیست!  کی می شود که دانشجویان ما آروزی تحصیل در خارج از کشور حتی اوکراین و هند و استرالیا را نداشته باشند؟ چه هنگام دست از شعار و ظاهر سازی برمی داریم و چند مدال المپیاد و مقام اول مخترعان و... را  در صداو سیما و... به عنوان برتر بودن در جهان معرفی می کنیم؟ که اگر اینها صحیح بود و ملاک، پس چرا وضع امروز ما چنین است؟ در رنکینگ اکثر موسسات، دانشگاه های ما جایی ندارند! (حتی در صد دانشگاه برتر آسیا که لینکش را در پیوندهای روزانه درج کرده ام).
این البته مسئله ای نیست. بسیاری از کشورهای عربی و جهان سوم نیز رتبه و درجه ای ندارند، اما تفاوت ما این است که ادعایمان بسیار  و عملمان بسیار اندک است!  سرمایه گذاری و توجه ما کم! نخبگان ما در حال مهاجرت! و تحقیق و کار علمی تا حدودی مذموم است! رشته های علوم انسانی که پایه و مبنا هستند، معمولا در انزوا و فراموشی! و پول و منزلت در تعیین رشته تحصیلی نقش اول را دارد!
درد بسیار است و گوش شنوا کم.....بگذریم  و بگذریم! 

سرمربی، شورای امنیت و صبح قریب
نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم آبان 1384 ساعت 23:30 شماره پست: 45
  تیم ملی فوتبال چند وقتی است که بسیار بد بازی می کند و البته بد هم نتیجه می گیرد. در این میان ، مطبوعات و صداوسیما و کارشناسان و مربیان داخلی و... همه از نتایج بسیار ناراحتند و دم از تغییر سرمربی می زنند. اما آقای برانکوی عزیز عین خیالش نیست. تازه در مصاحبه ای دیروز گفته بود: بازی ما جهانی است و نتایج هم عالی است! این مصداق آن کسی است که خودش را به خواب زده! کسی که خواب است به راحتی قابل بیدار شدن است؛ اما وقتی کسی خودش را به خواب زده نمی شود بیدار کرد.... همین روزها ست که عذر برانکو را بخواهند و به احتمال زیاد مربی داخلی بیاورند...  کاری به خوبی و بدی این اقدام ندارم... اما وقتی داشتم صحبتهای برانکو درباره عالی بودن را می شنیدم خیلی یاد اقدامات سیاسیون خودمان افتادم!
وضع مملکت ما از هر حیثی که بگویید چندان جالب نیست! نه اقتصاد و سیاست سرپا هستند! نه فرهنگ و اجتماع! تازه دین هم تعریفی ندارد... اما در این میان خیلی از مسئولین، کار چند سال اخیرشان تعریف از وضع موجود است! مملکت امام زمان، دولت کریمه، جوانان مومن  و عاشورایی، حکومت عدل علوی و ... را زیاد شنیده ایم! و مثال آقای برانکو بالاخره درباره برخی مسئولین ما هم صدق می کند!  درباره همین مذاکرات هسته ای جالب بود. یک وقت آقایی می گفت مذاکره کنندگان در و گوهر می دهند و آب نبات می گیرند، اما همو که به مدد لطف بالایی ها سر کار آمده نامه می نویسد به اروپایی ها که بیایید با ما مذاکره کنید! در مصاحبه ها هم همیشه می گویند وضع عالی است! به شورای امنیت نمی رویم! از شورای امنیت نمی ترسیم! غنی سازی را ادامه می دهیم! و قس علیهذا!.... یکی هم نیست به اینها بگوید که کشور را دارید به قهقرا می برید! آن از حرفهای ضد صهیونیستی  که دنیا را علیه ایران می شوراند! آن از طرحهای اقتصادی تان که بورس مملکت را فلج می کند! آن از مهرورزی تان که مثل خورشید روشن است! آن از توجهتان به شرق و رای هند و کره در آژانس انرژی اتمی! آن از سیاست خارجی تان و این از سیاست داخلی تان و انتخاب وزرا و وزیر نفت میلیاردی و دیگر وزرای نخبه  و فامیل بازی فاشتان! آن وقت دم از مهرورزی می زنید و هاله مقدس در سازمان ملل هنگام سخنرانی درباره امام زمان و عدالت اجتماعی! آقایان بیدار شوید! شورای امنیت نزدیک است! جامعه ایران از لحاظ ساختاری و نهادی و روابط اجتماعی و تاریخی، بی شک عراق نیست. مردم تحمل شورای امنیت را ندارند. وقت تنگ است!! یک موقع خاتمی بود و گرچه اکثرا کاری از او بر نمی آمد اما بالاخره  همدلی بود!
              مسلمانان مرا وقتی دلی بود        که با وی گفتمی گر مشکلی بود
اما کنون چه کنیم؟ اصلا چرا این چند وقته اینقدر سیاسی می نویسم؟!  ...  بیاییم درباره امید بگوییم! امید به آینده! امید به روزهای روشن. امید به آن که در وبلاگهایمان از غم و غصه و مشکل  و درد ننویسم! امید که این قدر زبان و قلممان  تلخ نباشد!  خدای من! به این امید می بندیم که صبح نزدیک است! 
((الیس الصبح بقریب))
 و نیز این کلام پائولوکوئیلو  که
((تاریک ترین هنگام شب، قبل از طلوع خورشید است))!

اجلاس تونس و جامعه اطلاعاتی
نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم آبان 1384 ساعت 18:0 شماره پست: 46

این روزهااجلاس مهم جامعه اطلاعاتی در کشور تونس در حال برگزاری است. اجلاسی که دومین همایش سراسری از این نوع به شمار رفته و برای کمک به گسترش جامعه اطلاعاتی و کاهش آسیب ها و موانع و محدودیت های آن با حضور اندیشمندان و سیاستمداران تمام جهان برگزار میگردد.  به مناسبت این همایش بزرگ مناسب دیدم مطالبی درباره اطلاعات و جامعه اطلاعاتی در وبلاگ بیاورم.
به طور کلی اطلاعات Intormation دانش ما درباره ى موضوعی خاص است كه به آگاهى يافتنِ ما درباره ى آن موضوع منجر مي شود.  اطلاعات، صور مختلف و اجزاى متفاوتى دارد و از يك واقعه ى تاريخى و فرمول شيميايى گرفته تا خبرهاى روزنامه اي، دايرة المعارف ها، قوانين و... جزو اطلاعات محسوب مي شوند. اطلاعات، دائماً در حال تغيير و تبادل و افزوده شدن است و از جنبه هاى مختلف مي تواند براى فرد كاربردي، مفيد و يا غير كاركردى باشد. از جمله ویژگی و شاخصه های اطلاعات می توانیم به مسائلی چون ارزشمند بودن، قابل توسعه بودن، عدم کمبود منابع، سرعت انتقال، قدرت آوردن، و مجاری مختلف ایجاد آن اشاره نمود.
   اما  در کنار اطلاعات و همگام با ارتباطات مفاهیمی مثل جامعه ى اطلاعاتي، عصر اطلاعات، جامعه ى شبكه اى و عصر مجازى در عصر جدید و در حیطه های مختلف سیاسی و فرهنگی و اقتصادی مورد توجه انديشمندان علوم ارتباطات، جامعه شناسى و سياست مداران قرار گرفته است. امروزه با انفورماتيكى شدن جوامع مدرن، پول، بانك، انتخابات، تفريحات، ارتباطات، آموزش، تجارب و... مجازى و الكترنيكى شده و با تحولات عظيم در عرصه اقتصاد و صنعت كشورهاى توسعه يافته هر روز بر روند اين تغييرات افزوده مي شود.  تمام عرصه ها و حوزه هاى زندگى جمعى و فردى وابسته به اطلاعات و تكنولوژى اطلاعات است و دسترسى يا عدم دسترسى به اطلاعات، نقشى اساسى و تعيين كننده در زندگى انسان در هزاره ى سوم ايفا مي كند.   جامعه ى اطلاعاتى واقعيتى است كه نه تنها اشكال سازمان اقتصادى بلكه نهادها و ساختارهاى اجتماعي، ارزش و هنجارهاى اجتماعى و دانش و شيوه ى زندگى و به طور كلى فرهنگ انسان را عميقاً تحت تأثير قرار داده است و امروزه مفهوم جامعه ى اطلاعاتي، محور كانونى در تحليل هاى توسعه است. در جامعه ى اطلاعاتى توليد ارزش و اطلاعاتى ارتباط ميان كشورها، جوامع و افراد يك جامعه را تعيين مي كند و به طور كلى افراد در جامعه اى زندگى مي كنند كه محوريت دانش مشهود است و همگان سعى در توليد پردازش و استفاده از اطلاعات دارند آن گونه كه در اعصار قبل، ثروت، نقش تعيين كننده در زندگى انسان داشت. سير ايجاد چنين ساختارى در حوزه ى عمومي، خصوصى و دولتى جوامع مدرن از سوى انديشمندان مختلف مورد توجه قرار گرفته است كه برخى با تأكيد بر جامعه ى پساصنعتى و پست مدرنيسم به تبيين آن مي پردازند و برخى ديگر نيز با تأكيد بر مدرنيته ى گسترش يافته و جهانى شدن، اين مسئله را مورد بررسى قرار مي دهند.
« «مانوئل كاستلز» معتقد است تكنولوژى اطلاعات در جامعه ى اطلاعاتى ابزارى براى ايجاد يك منطق سازمان دهنده ى جديد است كه اين منطق، روابط بين فرد و جامعه و فقير و غنى را تعيين مي كند.
«دانيل بل» نیز با تأكيد بر مفهوم جامعه ى فراصنعتى معتقد است در اين عصر، دانش و نوآورى به منبع متحول كننده ى جامعه تبديل شده است و تغييرات ايجاد شده ، موجب تغییر در ساختار اجتماعى می شود که در نتیجه گروه هاى اجتماعى جديدى شكل مي گيرند كه براى ارائه ى انواع مهارت ها در جامعه ى پساصنعتى آموزش و تربيت داده مي شود.
«آلوين تافلر» نیز در این زمینه به بمب اطلاعاتى اشاره مي كند و اين مسئله كه در جامعه ى اطلاعاتي، كامپيوتر نقش اساسى ايفا مي كند.
   جامعه ى اطلاعاتي، يك واقعيت ثابت و ايستا نيست كه بتوان به راحتى ويژگي هاى آن را برشمرد اما به طور اجمالی می توان برخی خصوصیات آن را برشمرد:
۱. سرعت بالاى تكنولوژى ارتباطي، انفجار زمان و پيوند خوردن تجارب جهانى به يكديگر. 
۲. تعلق پذيرى اطلاعات به كل جوامع و انسان ها و فقدان مركزيت و سلسله مراتب و فرماندهى مطلق.
۳.  رمز زدايى از انسان و جامعه و ابهام زدايى از جهان. 
۴. كالايى شدن اطلاعات و توليد و توزيع اطلاعات انبوه و مبادله ى آنها در ارتباطات وسيع.
۵. ضربه به هويت سنتى انسان و ايجاد بحران هويت در جوامع.
۶. گشتاورى لحظه اى امور اقتصادي، اجتماعى و سياسى در سطح جهاني.
۷. ظهور شبكه هاى اطلاع رسانى و سيبرنتيك تأثيرگذارى فراوان در جنبه هاى مختلف زندگى بشر.
۸. آموزش همه جانبه و در رشته هاى مختلف.
۹. ظهور مشاغل و خدمات و تفريحات اطلاعاتى و مرتبط با تكنولوژى ارتباطات و اطلاعات.
۱۰. فقدان حالت رويارويى در ارتباطات و امكان بي نام بودن طرفين و حالت گمنامي.
۱۱. صرف تلاش فراوان براى توليد، جمع آوري، ثبت، يكپارچگي، تفسير و اشاعه اطلاعات در جوامع.
۱۲. ظهور دو جهانى شدن ها و گسترش جهانى شدن مجازى در كنار جهانى شدن طبيعى و مادى به صورت همزمان.
۱۳. سياسى شدن انسان، افزايش شديد آگاهي هاى سياسي، اجتماعي، فرهنگى و اقتصادى و گسترش عناصر نظارت اجتماعى و افزايش سطح صراحت و شفافيت.
۱۴. تحرك بيشتر بين افراد و جوامع، جهانى شدن ارتباطات و اصل حضور در همه جا و نيز ايجاد نظام هاى ارتباطى جديد 
 
 با توجه به این ویژگی ها تماما نمی توان با نگاه مثبت به جامعه اطلاعاتی نگریست. به نظر باید در وهله اول آن را شناخت. که این مسئله ای مهم در ایران است! ثانیا باید با توسعه همه جانبه آن را بسط داد! و از همه مهم تر این بسط و گسترش را با نگاه انتقادی و آسیب شناختی انجام داد. بسیار اندیشمندان بزرگی، به آسیب شناختی ارتباطات و اطلاعات و جامعه اطلاعاتی پرداخته اند  که نباید از آنها غافل ماند. مسائلی از قبیل شکاف و نابرابری عظیم  در جامعه اطلاعاتی به صورت خرد و کلان، آگاهی کاذب،  و موانع و محدودیت های جامعه اطلاعاتی مسائل قابل انکاری نیستند! همین معضل خود در جامعه اطلاعاتی به تسلط و ابرقدرتی بیشتر آمریکا در وضع فعلی منجر شده است. که همایشها و کنفرانس هایی از قبیل اجلاس تونس، در راستا و به هدف کاهش این آسیب هاست. (نگاه کنید به هدف اجلاس تونس)  اما از همین جا نیز خبرهای ناگوار به گوش می رسد. (خبرهایی از این دست) که باز هم تسلط و برتری آمریکا بر اینترنت که مبنا و ستون فقرات جامعه اطلاعاتی است را تایید می کند.(تذکر: در این نوشته از تحقیق سال گذشته ام در زمینه نابرابری اطلاعاتی، استفاده کرده ام لذا از این که به درج منابع و ماخذ اقدام نکرده ام، عذرخواهم.)
امیدوارم روزی برسد که جوامع مختلف بتوانند با توسعه همه جانبه به ایفای نقش در جامعه اطلاعاتی بپردازند، شکاف ها و نابرابری ها در دسترسی به سازوکارهای جامعه اطلاعاتی کاهش یابد و آزادی بیان و عقیده در ظاهر و باطن در جامعه اطلاعاتی جهانی شکوفا گردد. اینها محقق نخواهد شد مگر با کوشش خود مردم، با تلاش سازمان های غیر دولتی و با همت نخبگان و روشنفکران.

هیچ نظری موجود نیست: